همشهری آنلاین - هوشنگ صدفی: حسینیههای شیخ محمد مقدسیان، شمس، نوجوانان قناتآباد و نوباوگان قناتآباد از جمله هیئتهای مذهبی نام و نشاندار این محله هستند. به باور ساکنان این محله در قدیم ۲ قنات پرآب شاهی و میرزامحمود وزیر از شمال به جنوب و از شرق به غرب، محله قناتآباد را سیراب میکردند. به همین دلیل اهالی نام محله را قناتآباد گذاشتند. هیئت مذهبی نوباوگان قناتآباد و حاج اکبر ناظم از جمله نمادهای مطرح این محله قدیمی هستند. بانیان هیئت مذهبی نوباوگان قناتآبادی حالا هریک عاقل مردی شدهاند و حتی بیشتر بانیان اصلی این هیئت دار فانی را وداع گفتهاند اما هنوز نام هیئت به همان نام اولیه باقی مانده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
همه خادم امام حسین(ع) هستند
داخل آشپزخانه هیئت هریک از اعضا کار خود را به خوبی انجام میدهند. مرد جوانی که دکترای بیهوشی دارد سیبزمینی سرخ میکند. هیئت حسینی نام و نشان نمیخواهد و هرکسی در این هیئتها کار کند خادم امام حسین(ع) است. مسئول آشپزخانه «علیاصغر جباری» است. او همراه همکارانش در آشپزخانه از هر شغل و صنفی مشغول پخت و پز غذای نذری هیئت نوباوگان قناتآباد هستند.
جباری درباره شکلگیری هیئت مذهبی نوباوگان قناتآباد میگوید: «چند نفر ازبچههای ۱۰، ۱۲ ساله محله قناتآباد ۹۱ سال پیش دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که پرچم هیئتی را در محله برپا کنند. تفاوت این هیئت حسینی با سایر هیئتهای مذهبی در این بود که میانگین سنی گردانندگان بیشتر از ۱۰، ۱۲ سال نبود. قبل از راهاندازی هیئت مذهبی قناتآباد همین هیئت با نام ابوالفضلیها در این محله فعالیت میکرد اما بعدها به نام نوباوگان قناتآباد شناخته شد.»
نمای بیرونی حسینیه نوباوگان قناتآباد حال و هوای تهران دهه ۴۰ را القا میکند. حسینیهای که در محله قدیمی جا خوش کرده است و اغلب اهالی از دوران نوجوانی با آن انس دارند. برخلاف سایر هیئتهای مذهبی که در ماههای محرم و صفر به فعالیت میپردازند این هیئت طی سال در شبهای پنجشنبه و جمعه جنب و جوش خاصی دارد. روی یکی از دیوارهای حسینیه این جمله به چشم میآید: «موکب العزاءالحسینی نوجوانان قناتآباد تهران. تأسیس ۱۳۳۶شمسی» دور این کتیبه هم چند بیت شعر نقش بسته است: «همه جا شور عزای تو به پا میبینم/ عالم اندر غم تو غرق عزا میبینم/ تا شود بیشتر اسرار شهادت همه جا / قهرمان خواهر تو با اسرا میبینم»
حضور افراد صاحب نام در هیئت
حاج «عزتالله رضایی» مدیر هیئت نوباوگان قناتآباد درباره بانیان این هیئت حسینی میگوید: «قناتآباد از محلههای هیئتخیز تهران است که برخی از پیرغلامان و واعظان صاحبنفس در این هیئتها فعال بودند. اشخاص صاحب نام مانند مرحوم آیتالله طالقانی، حاج اکبر ناظم، سید مهدی قوام، شهید شیخ قاسم اسلامی، شیخ احمد کافی، شیخ محمود فاضل کاشانی و آیتالله امامی کاشانی در این هیئت حضور مییافتند. شکلگیری هیئت مذهبی را افرادی مانند شیخ محمد مقدسیان، حاج حسین رستگار، حاج میرزاعلی ارباب، حاج علی اردکانیان، حاج مرتضی نظاق نیا، حسین روشن، میرزاحسین مقدسیان و سیدعلی ناظری رقم زدند. هر چند اغلب بانیان هیئت مذهبی اکنون در قید حیات نیستند. این هیئتهای مذهبی در طول هفته و شبهای پنجشنبه و جمعه با برپایی نماز مغرب و عشا، قرائت قرآن، سخنرانی و مداحی فعالیت میکنند. علاوه بر ماههای محرم و صفر بهطور معمول در تمامی مناسبتها از جمله شهادت ائمه اطهار(ع)، دهه اول فاطمیه و دهه اول ماه صفر برنامه زیارت عاشورا هم اینجا برپاست.»
مدیر هیئت نوباوگان قناتآباد درباره ساخت این حسینیه میگوید: «داشتن مکان ثابت حسینیه برای هر هیئت مذهبی یک نعمت است. تا سال ۱۳۳۵ هیئت حسینی نوباوگان قناتآباد مکان ثابت نداشت. با خرید خانه قدیمی وارث آقای ناظری و ساختوساز مرحلهای، این حسینیه را برپا کردیم. زمانی که حسینیه نداشتیم برنامههای مذهبی در خانه بانیان هیئت، سیار برگزار میشد. در طول این مدت شرکتکنندگان هیئت مذهبی هم کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را ارائه میکردند که با این حمایتها توانستیم حسینیه نوباوگان قناتآباد را تأسیس کنیم.»
نخستین نوحهخوانی حاج اکبر
جباری درباره مداحان شرکتکننده در برنامههای این هیئت میگوید: «بعد از فوت بانیان نسل اول این هیئت گروه دیگری متولی برپایی هیئت شدند از جمله مرحوم حاج اکبر ناظم، مرحوم حاج هادی جباری، حاج عزتاللهرضایی، حاج مرتضی ناظم، حاج مصطفی ناظم، نصرتاللهرضایی، حسین کرمفر، رضا خاتمساز، محمد جوهری، مرحوم علی کرم و من عهدهدار هدایت این هیئت حسینی بودیم. در طول این مدت افرادی مثل مرحوم حاج حسن ناظم، حاج اکبر ناظم، شیخ احمد و حاج محمود چراغساز عهدهدار مداحی هیئت بودند. بعد از مرحوم حاج حسن ناظم اعضای هیئت از حاج اکبر ناظم تقاضا کردند که مداحی هیئت را عهدهدار شود. تا آن زمان حاج اکبر فقط وظیفه ایجاد نظم هیئت مذهبی نوباوگان قناتآباد را برعهده داشت. البته نام دقیق ایشان حاج اکبر سادات سلکی بود که بعدها به حاج ناظم معروف شد.»
به گفته جباری واعظانی مانند سیدمهدی قوام، شیخ احمد کافی، شیخ محمود یاسری، شیخ محمود نجفی، حاج اشراف کاشانی، محمدجواد مناقبی، انصاری قمی، احمد ناطق نوری، شیخ قاسم اسلامی و آیتالله امامی کاشانی، مدتی در این هیئت مذهبی به سخنرانی میپرداختند.
عزاداری اهالی تا پایان محرم
رضایی درباره برنامههای ماه محرم هیئت نوباوگان قناتآباد میگوید: «معمولاً ۳ روز مانده به ماه محرم سیاهپوشان حسینیه شروع میشود و عزاداریها تا آخر ماه محرم ادامه پیدا میکند. این مراسم از اول تا بیستم محرم در حسینیه نوباوگان قناتآباد برگزار میشود.
از ۲۱ تا ۳۰ محرم در منزل مرحوم حاج حسن مداح که به مسجد تبدیل شده برنامههای عزاداری هیئت ادامه پیدا میکند. پیش از این در دهه اول مراسم سینهزنی ما از سهراه اتحاد (مقابل مسجد ملک) شروع میشد و تا بازار کفاشان و تیمچه حاجبالدوله ادامه پیدا میکرد اما اکنون از مسجد نارون در کوچه کبابیها شروع شده و به سمت تیمچه حاجبالدوله ادامه پیدا میکند.» رضایی با یادآوری خاطرات گذشته و نحوه عزاداری اعضای هیئت نوباوگان قناتآباد میگوید: «در قدیم کاسبان مانع از ورود دستههای سینهزنی به داخل بازار میشدند. به همین دلیل بانیان هیئت تابلو سینهزنی صنف نجاران را تدارک دیدند که جلو هیئت مذهبی حرکت میکرد اما پشت سر این تابلو پرچم هیئت قناتآبادیها قرار داشت تا اینکه دسته سینهزنی قناتآبادی در بازار تهران جا افتاد. در طول ۸۰ سال گذشته مرحوم حاج اکبر ناظم نوحهخوان دسته سینهزنی بود.»
شور و شوق حسینی
«مهدی غیاثی» مداح هیئت نوباوگان قناتآبادی شعری را زمزمه میکند. جمعیت در حسینیه موج میزند. صدای مداح در طبقات پایین و بالای حسینیه میپیچد. مداح روضه حضرت قاسم(ع) را برای جمعیت سوگوار میخواند. آن سوتر ۲ پسر مرحوم حاج اکبر ناظم به جمعیت سوگوار قناتآبادیها میپیوندند.
حاج «مرتضی ناظم» فرزند بزرگ مرحوم حاج اکبر ناظم درباره گرایش پدرش به مداحی میگوید: «اصولاً پدرم مداح نبود. بعد از رفتن حاج حسن ناظم اعضای هیئت نوباوگان قناتآبادی و متولیان هیئت از ایشان درخواست میکنند نوحه بخواند که او هم اشعاری را برای عزاداران میخواند. پدرمان سواد رسمی نداشت. بنابراین در نوشتن نوحه، اغلب از فرزندانش کمک میگرفت. تا زمانی که در هیئتها یا مهمانیهای خارج از قناتآبادی از او دعوت نمیشد نوحهخوانی نمیکرد. چون برای هیئت نوباوگان قناتآباد احترام قائل بود و به همین دلیل تنها نوحهخوان هیئت قناتآبادیها پدرم بود.»
«مصطفی ناظم» فرزند دیگر حاج اکبر میگوید: «برخی از علاقهمندان پدر درباره خاطرات او اغراق میکنند. درحالی که تا وقتی درک درستی از حال و هوای او نداشته باشیم نمیتوانیم قضاوت خوبی کنیم. بیشتر مواقع من نزد پدرم بودم. هروقت حال و هوای خاصی داشت از من میخواست اشعار را بنویسم. آنچه را که مینوشتم برای پدر میخواندم تا اصلاح کند. بارها مسئولان هیئت مذهبی قناتآباد قبل از ماه محرم از او میخواستند اشعار نوحهخوانی را ارائه دهد. پدر چیزی نمیگفت ولی در شور و شوق فضای ماه محرم و دسته سینهزنی ناگهان به وجد میآمد و اشعاری بر زبان میآورد. سال ۱۳۳۹ به زیارت کربلا رفته بودیم. من و مرتضی همراه پدرمان بودیم. بعد از زیارت امام حسین(ع) پدرم در ابتدای بازار شعر معروف شبهای جمعه هیئت نوباوگان قناتآباد را سرود.»
الهام شعر در بازار کربلا
مرتضی ناظم درباره تأثیرپذیری پدرش از اشعار عربی میگوید: «یک بار در کربلا داخل بازار حضرت ابوالفضل(ع) شاهد حرکت عزاداران شهر دیالی بودیم. پدرم با شنیدن اشعار عربی آنها ناگهان به وجد آمد و به برادرم گفت: بنویس. من و برادرم همیشه کاغذ و قلم به دست همراه پدر بودیم اما آن زمان کاغذی همراهمان نبود تا شعر را بنویسیم.
از یک پارچه فروش خواست تکهای کاغذ به ما بدهد. همانجا نوحه یا بابالحوائج(ع) را سرود با این محتوا که میزبان تویی آل عبا را/ یا بابالحوائج(ع) / این غافله شام بلا را/ یا بابالحوائج(ع). این شعر را پدرم اربعین حسینی سال ۱۳۳۹ سرود. دسته سینهزنی شهر دیالی عراق با شعر عربی دم گرفته بودند. موکبهای عراقی اغلب در اشعارشان نشانی موکب را به عزاداران حسینی میدادند. آن موقع دسته سینهزنی نوباوگان قناتآباد نیز با نوحه دیگری دم گرفته بودند ولی ناگهان آهنگ نوحه عوض شد و پدرم سرودهاش را خواند.»
ماجرای روضهخوانی حاج اکبر روی چهارپایه
مصطفی ناظم با رد نگاههای اغراقآمیز درباره زنده شدن خواهر بیمارش در زمان نوحهخوانی پدرش میگوید: «نباید برخی از مسائل را وارونه جلوه داد. پدرم ارادت خاصی به اهلبیت(ع) و امام حسین(ع) داشت و خداوند هم به ایشان عنایت میکرد. موقع بیماری خواهرم من و برادرم ۱۵ و ۱۳ ساله بودیم.
خواهرم را که حسابی مریض بود رو به قبله گذاشته بودیم. او به حالت اغما رفته بود. روز تاسوعای حسینی قرار بود برای عزاداری به بازار تهران برویم. همراه پدر به گروه عزاداران حسینی بازار پیوستیم. پدر همانجا مقابل تیمچه حاجبالدوله و درحین روضهخوانی برای حضرت ابوالفضل(ع) روی چهارپایه ایستاد و گفت: از من خواندن روضه و از حضرت ابوالفضل(ع) مرده زنده کردن. بعد از روضهخوانی پدر از خانه خبر آوردند که حال خواهرمان خوب شده است. طبعاً نظر ائمه اطهار(ع) در شفای خواهرم نقش اساسی داشت اما نقل خاطره با کم و زیاد کردن واقعیت ماجرا درست نیست. این نوعی اغراق در واقعیتهاست.»
حسینی زندگی کرد
حاج مرتضی درباره سبک تربیتی پدرش میگوید: «افرادی که حسینی باشند همیشه در زندگی شخصی و خانوادگی به خاطر عشق و ارادت به دستگاه امام حسین(ع) و ائمه اطهار(ع) بهطور معمول افرادی شاد هستند. من در طول دوره حیات پدرم هیچوقت ایشان را غمگین ندیدم. سبک تربیتی او با اینکه آدم باسوادی نبود منحصر به خود بود. ایشان در ارتباطات خانوادگی حتی یک دفعه هم امر و نهی نکرد. او در شیوه تربیتی به ما ثابت میکرد که چه کارهایی انجام دهیم و از چه کارهایی دوری کنیم. وضع ایشان در ارتباط با افراد محله، جامعه و خانواده جذب حداکثری بود و کسی را در هیچ شرایطی دفع نمیکرد. ایشان یکبار برای آوردن روضهخوان به هیئت با فانوس به سر کوچه قناتآباد رفته بود. آنجا با چند جوان محله مواجه شد که حالت طبیعی نداشتند. بچههای محله با دیدن حاج اکبر ترسیدند و قصد داشتند خود را در گودی کوچه پنهان کنند اما حاج اکبر با مهربانی به آنها گفت: بیایید هیئت. دست و صورتتان را آب بکشید و چای بخورید.»
یک شعر یادگاری
مرحوم حاج اکبر ناظم چند یادگاری برای هیئت قناتآبادیها از خود به جا گذاشته است. یکی از این یادگاریها شعر و سرود مخصوص هیئت است که این اشعار شبهای جمعه توسط نوجوانان و نوباوگان حسینیه قناتآبادیها خوانده میشود. بخشی از این شعر این است: «شبهای جمعه، حضرت زهرای مرضیه(س)، با هاجر و با مریم و حوا و آسیه/ آیند پریشان از جنان بر دشت ماریه/ با دیده گریان بر شاه مظلومان/ گاهی رود اندر کنار مرقد عباس ریزد سرشک غم/ برای آن نکو انفاس گاهی رود در خیمهگه با جمله حوریه / کو نور عین من؛ بیسر حسین(ع) من»
________________________________________________________
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۲ در تاریخ ۱۳۹۵/۰۸/۰۱
نظر شما